روزگار دیگه میگذره
مرگ اتفاق ترسناکی که برا همه هست دیر یا زود
نوزاد انسان هم میخواهد از رحم مادرش وارد دنیا بشه میترسه
شاید ترس ماهم اونجوری اون ور بهتر خبر نداریم
حالا حساب و کتاب کارهای خوب و بد که فقط خدا میدونه
اگر به خودم باشه میگم بهشتی هستم ولی خب حق الناس گردن منم هست نا خواسته و خواسته دل خیلیا شکوندم و باعث زحمتشون شدم
امیدوارم کسی کنیه از من به دل نداشته باشه و ببخشنم اگر بهشون بدی کردم
نمیدونم امشب دیگه برا من تمومه
فردا ندیدم که هیچ
اگه بودم میام دوباره مینویسم.
برچسبها: بالا و پایین روزگار